تبليغات در ياد بگير دات كام

 بسته های تبلیغاتی ارزان قیمت 

 

چگونه کارایی کسب و کار خود را بسنجید؟

 

ارزیابی

 

آیا واقعاً از کارایی کسب و کار خود مطلع هستید؟ آیا تا به حال این کارایی را اندازه گیری کرده اید؟ آیا می دانید چگونه باید کارایی کسب و کار خود را اندازه بگیرید و چه عواملی برای اندازه گیری این کارایی مهم هستند؟

در اینچا  صحبت از مفهومی بیش از فقط رشد فروش و منحنی های سود آوری است. آیا تا کنون سنجشی عمیق از کسب وکار خود داشته اید؟ در اینجا روشی را برای انجام این کار به شما معرفی می کنیم.

کار و کاسبی چطوره؟ این سئوالی سطحی است که بسیاری از صاحبان کسب و کار می پرسند ولی کمتر کسی است که این را بپرسد و به پاسخ آن اهمیت بدهند این در حقیقت یک جور احوال پرسی شده که امروزه معمول است. اما آیا تا کنون فکر کرده اید که واقعا کارایی کسب و کار شما چقدر است؟

 

سنجش به روش SWOT

یک ابزار معمول و با سابقه برای سنجش کسب و کار این است که توانایی ها STRENGTHS، نقاط ضعف WEAKNESS، فرصت ها OPPORTUNITIES و تهدید ها THREATS یا به اختصار SWOT را ارزیابی کنید. این یک مفهوم ساده است که نتایج بسیار معقولی هم دارد. شناخت SWOT کسب و کارتان بسیار مهم است و اطلاعات مفیدی به شما می دهد. ضعف ها و قوت ها نمایانگر روح رقابت و کارایی داخلی سیستم شما هستند. و در مقابل فر صت ها و تهدید ها میزان ریسکی که از خارج به کسب وکار شما تحمیل می شود را می سنجد. مقالات زیادی درباره SWOT وجود دارد ولی با توجه به گستردگی که این نوع سنجش دارد و با توجه به اینکه هر کسب و کاری ویژگی های خاص خود را دارد، توصیف نحوه بکار گیری آن در هر موقعیت خاص بسیار مشکل است. اما یکی از ساده ترین روش های آنالیز SWOT این است که یک ورق کاغذ بردارید و آنرا به چهار قسمت تقسیم کنید. خطی عمودی در مرکز ورق کاغذ خود از بالا به پایین و خطی افقی از مرکز رسم کنید. به این ترتیب کاغذ شما به چهار قسمت تقسیم شده است. در قسمت بالا سمت چپ ورق کاغذ خود قوت ها را بنویسید، پایین سمت راست ضعف ها را بنویسید، بالا سمت راست فرصت ها را و پایین سمت راست تهدید ها را بنویسید. در هر قسمت مواردی را که نوشته اید با توجه به درجه اهمیت اولویت بندی نمایید.

ارزیابی کسب و کار

اینکه شما باید ضعف های خود را کمتر کنید یا نقاط قوت خود را تقویت نمایید یا نیمه پر لیوان را ببینید یا نیمه خالی آن بحثی است که به توانایی و نگرش شما و تا حدی هم به کسب و کار شما بستگی دارد. از آنجا که آنالیز SWOT دستور العمل آنچنانی فراهم نمی کند بسیاری آنرا به بی مصرف بودن متهم می کنند.

چگونه نا همگونی وظایف مشخص می شود؟ از کجا شروع می کنید؟ چه عواملی باید مورد توجه قرار گیرند؟ کجا ها باید تمرکز بیشتری صورت گیرد؟

حقیقت این است که سنجش SWOT ابزاری فوق العاده است اما برای استفاده از آن به یک سری دستورالعمل نیاز است تا به بهترین شکل بازدهی داشته باشد.

 

تجزیه و تحلیل پنج نیرو

مایکل پورتر در کتاب خود برتری رقابتی و استراتژِی رقابتی پنج نیروی رقابتی را معرفی کرده است:

1. قدرت چانه زنی مشتری

2. قدرت چانه زنی واسطه ها

3. تهدیدی که از جانب رقبای جدید ظهور می کند

4. تهدیدی که از جانب رقبای فعلی در رقابت با شما وجود دارد

5. تهدید از دست دادن موقعیت و جایگزین شدن

 

این پنج نیرو یک چهارچوبی فراهم می کند که به کمک آن می توان خطر های بیرونی را ساده تر فهمید و ارزیابی کرد.

 

ترکیب SWOT و پنچ نیرو

هم ابزار SWOT و هم پنج نیروی مذکور ابزار های تحلیلی هستند که به طور گسترده ای بوسیله مشاوران، محققین و حرفه ای ها مورد استفاده قرار می گیرد. پنچ نیرو اصولا پالایش شده قسمت خارجی ابزار SWOT یعنی فرصت ها و تهدید ها  است. بنابراین منطقی است که این ابزار ها را با یکدیگر ترکیب کنیم و روشی هیبریدی خلق کنیم.

 

فاکتور هایی که باید در نظر بگیرد

برای هر تجزیه و تحلیلی باید همه وجوه آن کسب و کار را در نظر گرفت. فاکتور های زیادی هستند که در اکثر کسب و کار ها مشترک هستند و می توان آنها را برای هر کسب و کاری تعمیم داد. برای اینکه مطمئن شوید هیچ عاملی از قلم نیفتاده است باید تجزیه و تحلیل شما ساختار داشته باشد. از نظر درونی پنج بخش از کسب و کار باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد:

 1) مدیریت

2) نیروی کار

3) فروش و بازاریابی

4) فرایند ها

5) سرمایه گذاری

همه این موارد باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و با توجه به اینکه هر کسب و کاری منحصر به فرد است و هر مورد باید به طور خاص برای آن کسب و کار مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد.

 

نمره دادن

بعد از این که فاکتور ها هر کدام ارزیابی شدند می توانید به آنها نمره بدهید. حال با استفاده از این نمرات می توانید به کسب و کار خود یک نمره نهایی بدهید. اما چگونه به هر کدام از آنها نمره بدهید؟ به این صورت:

1) بر اساس اهمیت آن عامل بر کسب و کار

2) بر اساس توانایی های کسب و کار شما (داخلی) یا میزان ریسک ( خارجی)

به هر کدام یک ضریب اهمیت از A تا E اختصاص بدهید که نشان از میزان اهمیت آن دارد که A نشان دهنده خیلی مهم و E نشان دهنده کم اهمیت ترین است. و میزان ریسک یا توانایی را با 1 تا 5 مشخص نمایید که 1 نشان دهنده خیلی با صلاحیت یا آسیب نا پذیری آن است و 5 نشان دهنده کمبود یا آسیب پذیری آن است.

 

نتایج را دسته بندی نمایید و برای هر کدام کاری مشخص نمایید

شما الویت ها و درجه اهمیت را مشخص نموده اید به این ترتیب مثلا اگر یک مورد نمره A5 بگیرد بدان معنی است که بک فاکتور  بسیار مهم در کسب و کار شما بسیار آسیب پذیر یا دارای نقصان شدید است و ممکن است حیات سازمان را به خطر بیندازد. یا اگر فاکتوری نمره A1 بگیرد به این معناست که این عامل که اهمیت زیادی در کسب و کار شما دارد ساختاری درست دارد که آسیب پذیر نیست یا صلاحیت بالایی دارد.

حال با این رده بندی می توانید مشخص نمایید که برای هر فاکتور با توجه به درجه اهمیت و میزان آسیب پذیری یا توانایی آن چه کاری انجام دهید و چه موقع آن را انجام دهید. مثلاً عاملی که حیات سازمان شما را تهدید می کند باید فورا پیگیری شود. و عامل بعدی با توجه به نمره آن در اولویت اقدام بعدی قرار می گیرد. اما این بدان معنی نیست که از عاملی که نقطه قوت شماست غافل شوید این عامل ممکن است بهترین امتیاز را گرفته باشد اما شاید ارزیابی شما خیلی دقیق نبوده است و نباید آنرا از الویت های خود خارج نمایید.

 

نتیجه

ارزیابی یک کسب و کار عملی دشوار است به خصوص برای صاحب آن که هر روز با گرفتاری های روزمره دست دست به گریبان است اما با آنچه در این مقاله ذکر شد  یک روال کلی در اختیار شما قرار می گیرد اما بیش از این به علم شما از آن کسب و کار و آگاهی از شرایط بازار بستگی دارد.

ارزیابی کسب و کار به شما نشان می دهد چقدر کارایی دارد. آنگاه وقتی کسی از شما پرسید کار و کاسبی چطوره؟ شما پاسخی ارزشمند برای آن دارید هر چند باز هم ممکن است کسی که از شما این را می پرسد به جواب دقیق آن اهمیتی ندهد!

نوشته: دیوید کافمن

ترجمه:علی یزدی مقدم

 اين مقاله اختصاصاً براي ياد بگير دات كام تهيه شده است و استفاده از آن فقط با ذكر نام نويسنده يا مترجم و نام ياد بگير دات كام همراه با لينك آن مجاز  است

مطالب مرتبط: